تاریخچه شهر کاشان
نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است. این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و عجم بود. به استناد جغرافی دانان اسلامی، نام قدیم کاشان ”چهل حصاران“ نیز بوده است. در سال 442 هـ . ق طغرل اول سلجوقی برشهرهای بزرگ جبال عجم استیلا یافت. در سال 532 هـ .ق ملک سلجوق بن محمد بن ملکشاه با سپاهیان خود به کاشان حمله برد و خرابی های زیادی به بار آورد. درسال 594 هـ .ق یکی دیگر از سرداران سلطان تکش خوارزمشاه به نام میاجق که حاکم ری بود اینتاج را کشت و برای دست اندازی به فرمانروایی او به کاشان حمله برد وشهر را محاصره کرد، بعد ازمدتی که نتیجه ای حاصل نشد با مردم کاشان صلح کرد ولی سپاهیانش به روستاهای اطراف کاشان خسارت زیاد وارد کردند. بعد از درگذشت تکش، به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه (596 – 618 هـ .ق) فرزندش رکن الدین به حکومت ری، قم، و کاشان منصوب گردید. درسال 621 هـ .ق در هنگام تاخت و تاز سپاهیان هلاکوخان درحدود کاشان، خواجه نصیرالدین طوسی که از ملتزمین رکاب خان مغول بود، به احترام وجود بابا افضل الدین مرقی کاشانی سپاهیان را از کشت و کشتار مردم کاشان بازداشت و درسال (663- 680 هـ .ق ) خواجه بهاء الدین محمد به حکومت اصفهان و کاشان منصوب شد. در سال 674 هـ .ق هندوشاه نخجوانی حاکم کاشان بود و درسال 757 و 768 این شهر جزو قلمرو آل مظفر بوده است. کاشان به کرات بر اثر زلزله ویران شده است. ازجمله در سال 1192 هـ .ق در دوره سلطنت کریم خان زند بر اثر زلزله خسارت بسیار دید. آخرین بار درسال 1260 هـ .ق زلزله سختی کاشان را لرزاند و باعث ویرانی روستاها و قصبات اطراف آن شد. شهر کاشان معماری ویژه بومی جالب توجهی دارد و آثار بناهای تاریخی ومذهبی فراوانی در آن به جا مانده است.ادامه مطلب...
شواهد مربوط به دوره پارینه سنگی میانه در ایران بهتر از دوره قبلی است. آثار این دوره از نقاط مختلف ایران به دست آمده است. از نظر قدمت، این دوره در محدوده ای از تاریخ واقع شده است که آنجا آزمایشات کربن 14 برای تعیین قدمت آثار ممکن است. از این رو، می توان اطلاعات دقیقتری از وضعیت فرهنگی این دوره فراهم کرد. به نظر می رسد که این دوره فرهنگی در ایران از حدود یکصد هزار سال تا هشتادهزار سال پیش آغاز شده است.
بیشتر ابزارها و تولیدات سنگی این دوره را می توان از نوع موسترین ( moustrian ) طبقه بندی کرد. تولید این نوع ابزارها از غرب اروپا تا شمال آفریقا، و خاور نزدیک تا آسیای مرکزی رایج بوده است. هر چند تاریخ دقیق افول فرهنگ دارای دست افزار نوع موسترین در ایران کاملا" روشن نیست، ولی به نظر اکثر قریب به اتفاق انسان شناسان، این فرهنگ در حدو چهل هزار سال پیش پایان یافته است. بنابر این منطقی به نظر می رسد که طول این دوره فرهنگی را در ایران بین شصت تا پنجاه هزار سال پیش تصور کنیم .
محلهای باستانی معرف این دوره فرهنگی در ایران، بیشتر مناطق رشته جبال زاگرس، نواحی آذربایجان، کردستان و لرستان شناسایی شده اند. در مازندران، خراسان و خوزستان نیز آثاری از این دوره به دست آمده است. در داخل فلات مرکزی ایران در حوالی تهران یک محل، و محل دیگر در کرمان معرفی شده است. در ناحیه " لادیز " در بلوچستان که مرکز فرهنگ لادیزیان می باشد، هنوز آثاری از دوره موسترین گزارش نشده است. بهترین نمونه های این دوره فرهنگی، از نقاط مختلف باستانی نزدیک خرم آباد در لرستان شناسایی شده اند. آثار به دست آمده از غارهای " کنجی " غاریا پناهگاه سنگی " ارجنه " ( ارژنه ) غار " قمری پناهگاه سنگی " هومیان " که در ناحیه کوهدشت خرم آباد قرار گرفته اند، ( که محل اخیر، در ارتفاع حدود 2000 متری از سطح دریا قرار گرفته است و در زمره مرتفع ترین محلهایی می باشد که آثار دوران سنگ در خاور نزدیک از آن به دست آمده است ) ، معرف دوره پارینه سنگی میانه در لرستان هستند. در ناحیه " هلیلان " در دره رودخانه سیمره که در ارتفاع حدود 900 متری از سطح دریا قرار گرفته است نیز، در هفت نقطه آثار دوره پارینه سنگی میانه شناسایی شده است که از آن جمله اند:" پل پاریک " ، " غارویلا" و " غارهوشی" .
در " کاگیکا" در نزدیکی شهر کرمانشاه نیز آثار این دوره شناسایی شده است.
در همین منطقه، در " غار بیستون " و پناهگاه سنگی " ورواسی " و نزدیک آنها در غار " خار " آثاری از دوره پارینه سنگی میانه با ابزارهای سنگی مشخصه نوع موسترین مورد شناسایی قرار گرفته اند.
علاوه بر این مناصق که باید آنها را مراکز تجمع گروهای متعلق به دوره پارینه سنگی میانه تصور کرد، از نقاط باستانی پراکنده در ایران از قبیل : جهرم فارس و محلی واقع در دره رود کر در نزدیکی شیراز و همچنین، نزدیک " تل ابلیس "در کرمان و یا " غاز تمتمه " در نزدیک دریاچه ارومیه نیز، آثار دوره موسترین شناسایی شده است. در غار " که آرام " در گرگان نیز آثاری مشابه آثار موسترین جبال زاگرس به دست آمده است. اخیرا" نیز، نگارنده موفق به یافتن آثار دوره پارینه سنگی میانه در حوضه مسیله واقع در نزدیکی ورامین در جنوب تهران گردیده است.
منبع: http://www.farhangsara.com
به استناد دست افزارهای سنگی ساده ای که از انسان در مناطق شرقی و جنوب شرقی قاره آفریقا به دست آمده است، از پیدایش انسان بر روی این کره خاکی حدود چهار میلیون سال می گذرد. این دوره را انسان شناسان دوران " پارینه سنگی " نامیده اند و بر حسب تغییراتی که به مرور زمان در کاراکتر شدن این دست افزارها پدید آمده، دوران پارینه سنگی به سه دوره قدیم، میانی و جدید تقسیم شده است.
ایران در دوره پارینه سنگی ( Lower Palaeolithic )
بررسیهای باستان شناسی – انسان شناسی در ایران امروزی برای شناسایی دوره پارینه سنگی، هم جدید و هم محدود است. به دلیل همین دو امر، اطلاعات به دست آمده نیز بسیار ناچیز و در محدوده ظن و گمان است. ولی به نظر می رسد که با توجه به جغرافیای طبیعی و وضعیت اقلیمی ایران، در این سرزمین دستهای کوچکی از انسان به صورت پراکنده قادر به زیست و تامین نیازهای غذایی خود بوده اند. این گروهها با جمع آوری فرآورده های نباتی که در ایران به صورت خود رو قابل گرد آوری و استفاده بوده اند و همچنین با شکار حیوانات و صید آبزیان و شاید پرندگان، غذای مورد نیاز خود را تامین می کردند و در امر تامین غذا از ابزارهای بسیار ساده و متناسب با تهیه نوع غذا از سنگ، چوب و استخوان حیوانات سود می جستند. به دلیل قدمت این دوره، وسایل و ابزارهای ساخته شده از چوب و استخوان به کلی از بین رفته است و فقط ابزارهای سنگی را انسان شناسان با بررسیهای باستان شناسی از قسمتهای مختلف ایران جمع آوری کرده اند.
چون آثار دوره پارینه سنگی قدیم را که در چند منطقه از ایران گزارش کرده اند، بر اساس یک فصل بررسی ارائه شده است، در صحت آنها هنوز نکات ابهام آمیزی وجود دارد. ولی، از آنجا که این گزارشها در حال حاضر در نوشته های مربوط به این دوره از حیات انسان در ایران، تا به دست آمدن مدارک دقیقتر، راه یافته است، ناچار به ارائه آنها به عنوان اسناد و مدارک دوره پارینه سنگی در ایران، مخصوصا" دوره قدیم آن، هستیم. این مدارک از سه منطقه ایران شناسایی شده اند که عبارتند از:
1- منطقه ای در نزدیکی " بقبقو " در حدود یکصدو چهل کیلومتری مشهد در اطراف بستر خشک " کشف رود" خراسان.
2- آثاری شامل چند افزار سنگی از منطقه ای واقع در آذربایجان، در مثلث بین مراغه، تبریز و میانه، نیز به دست آمده است که بنا به گزارش متعلق به دوره پارینه سنگی قدیم است.
3- ابزار سنگی به دست آمده از منطقه " لدیز " سیستان که قدمتی برابر با یکصد هزار سال قبل دارند و از نظر فن ابزار سازی، آنها را جزو نوع آشولین ( Acheulean ) یعنی جدیدترین ابزارهای سنگی دوره پارینه سنگی قدیم طبقه بندی کرده اند.
با توجه به چگونگی پراکندگی و توزیع مناطق معرف دوره پارینه سنگی قدیم در ایران، جای هیچ گونه تردیدی نیست که بررسی و تحقیق درباره پارینه سنگی قدیم در ایران به تنهایی و بدون در نظر گرفتن و ضعیت مناطق همجوار امکان پذیر نیست. از طرفی، مطالعات مربوط به دوره پارینه سنگی قدیم در مناطق همجوار، یا انجام نشده است و یا چنان مغشوش و غیر قابل قبول است که قابل استناد نیستند. مثلا"، در ترکمنستان مطالعاتی که در این دوره انجام شده به هیچ صورت با واقعیت علمی مطابقت ندارد. زیرا تمامی آثار سنگی قبل از استقرار در آن نواحی، به دوره میان سنگی و نوسنگی منسوب شده اند.
علاوه بر موارد فوق، باید افزود که تعیین قدمت آثار از طریق استفاده از روشهای علمی مانند آزمایشات موسوم به پتاسیم آرگون (Potassium Argon ) و تعیین جهت قطب مغناطیسی( Magnetic Polarity Chronology ) و یا مقدار اورانیوم توریوم ( Uranium Thorium ) که در دیگر نقاط جهان با موفقیت برای تعیین تاریخ دوره های پارینه سنگی به کار رفته است، هنوز بر روی آثار به دست آمده از ایران انجام نشده. به علاوه، وضعیت مربوط به دورانهای زمین شناسی از جمله دوره پله ایستوسین ( Pleistocene ) یعنی دوره که در آن انسان بر کره زمین پدیدار شده است، در ایران تاریک و مبهم می باشد.
منبع: www.farhangsara.com
مسکن یکی از مسائل حاد در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران است. فقدان منابع کافی، ضعف مدیریت اقتصادی، نداشتن برنامه ریزی جامع مسکن و سایر نارسایی هایی که در زیر ساخت های اقتصادی کشورهای در حال توسعه وجود دارد از یک سو و افزایش شتابان جمعیت شهر نشینی از سوی دیگر، تأمین سرپناه در این کشورها را به مشکلی چند بعدی تبدیل کرده است.
یک باب منزل مسکونی مهمترین دارایی است که هر خانوار در طول حیات خود آن را مالک می شود و فقط پس از حصول اطمینان از تملک آن است که فرآیند توزیع مازاد پس انداز هر خانوار در سایر بازارها (اعم از بازار پول یا سرمایه) ماهیتی وجودی می یابند. دلایل رشد بهای مسکن تهران را مخصوصاً در ماه های اخیر می توان چنین برشمرد؛ افزایش قیمت آهن، سیمان، تراکم، خواب سرمایه، جو روانی و مهاجرتها و موالید.
در واقع مدیریت کلان مسکن تلفیق مناسبی با برنامه ریزی شهری نداشته و این امر باعث شده تا سیاست گذاری مسکن و توسعه شهری ارتباط سازمانی پیدا نکنند.
حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار آپارتمان خالی از سکنه در تهران وجود دارد که این مورد نیز در گرانی مسکن پایتخت تأثیر گذار بوده است. توقف ساخت وسازها نیز در چند سال اخیر قدرت خرید و اجاره مسکن برای حقوق بگیران را تا ۳۰ درصد کاهش داده است.
بر اساس گزارش سازمان مدیریت و برنامه ریزی ساخت و ساز مسکن در تهران در سال ۱۳۸۲ حدود ۴۷ درصد در مقایسه با سال قبل از آن کاهش یافته است. بنابراین کمبود همین ساخت و سازها در تهران که جمعیت آن هم به واسطه زاد و ولد و هم از طریق مهاجرتهای داخلی رو به فزونی می رود مشکلی بس بزرگ است. ادامه مطلب...
خلاصه مقاله
ارتقاء سطح ا یمنی در شبکه معابر شهری نقش مهمی در افزایش اعتمادپذیری و کارا یی شبکه حمل ونقل دارد و یکی از مهمترین پارامترهای موثر در افزایش ایمنی در شبکه معابر کنترل سرعت وسایل نقلیه در سطح معابر و تقاطعات می باشد بطوریکه موجب افزایش ایمنی عبور عابر پیاده و کاهش تعداد و شدت تصادفات بین وسایل نقلیه می گردد . در این راستا سرعتگیرها نقش مهمی در کاهش سرعت وسایل نقلیه در طول معبر و محل تقاطعات ایفا می کنند . سرعتگیرهای مختلفی ( سرعتگیر پلاستیکی ، سرعتگیر آسفالتی و سرعتکاه آسفالتی ذوزنقه ای ) در سطح شهر تهران مورد استفاده قرار گرفته اند که در این مقاله از لحاظ عملکرد ترافیکی ، کنترل سرعت وسایل نقلیه و رفتار رانندگان در شبکه شهری با یکدیگر مقایسه می شوند .
کلمات کلیدی
سرعت متوسط وسایل نقلیه ، سرعتگیر ، رفتار رانندگان ، شاخص اعتمادپذیری و شبکه معابر شهری
نویسندگان
امیر گل رو - کارشناس ارشد گرایش برنامه ریزی حمل ونقل ، دانشگاه علم وصنعت
شهاب الدین کرمانشاهی - دانشجو ی کارشناس ی ارشد گرایش برنامه ریزی حمل ونقل دانشگاه صنعتی شر یف
داریوش دریایی - کارشناس ارشد گرایش برنامه ریزی حمل ونقل، دانشگاه صنعتی شریف
برای دریافت کل مقاله روی لینک زیر کلیک کنید:
امروزه خرید مسکن و یا تبدیل به احسن آن از امور مبتلا به اغلب خانواده های ایرانی شده است گرانی و تورم قیمت مسکن موجب ناخرسندی بسیاری از خانواده ها گردیده و به خصوص آنهایی را که تاکنون موفق به تهیه مسکن نشده اند نگران کرده است.
چنانچه بخواهیم قیمت مسکن و رشد قیمت آن را بررسی و ریشه یابی نمائیم، بهتر است زیر مجموعه های مسکن و عوامل دخیل در شکل گیری مسکن تا تصرف آن توسط خانواده ها را مورد تحلیل و مطالعه قرار دهیم.
در این ارتباط زمین، جزء اصلی و لاینفک مسکن است، اگر زمین با کاربری مسکونی نباشد و یا کم باشد و یا پیدا کردن آن مشکل باشد طبیعی است که قیمت آن گران و گران تر می شود.
از سوی دیگر چنانچه قیمت انواع مصالح ساختمانی به خصوص آهن و سیمان گران باشد، گران تر هم می شود و قیمت مسکن را بالا می برد.
همه می دانیم ساخت و ساز در کشور ما هنوز سنتی است و صنعتی نشده است لذا به شدت تابع نیروی انسانی است. اگر دستمزدها به هر دلیل گران شود و یا مثلا کارگر ساختمانی کم شود و یا دستمزد یک کار عمده مثل آهنگری بالا رود قیمت ساختمان را تغییر می دهد.
سازندگان مسکن اغلب قریب به اتفاق وام می گیرند و بهره بانکی شامل فعالیت آنها می شود. در ضمن سود حاصل از ساخت و ساز حتما بایستی بیشتر از نرخ بهره بانکی برای سازنده جواب دهد.گران شدن سالیانه انشعابات آب، برق، تلفن و گاز هزینه های اخذ پروانه ساختمان به نوبه خود عامل گرانی مسکن است.
چنانچه تمام شرایط فراهم باشد و مشکل خاصی پیش نیاید یک مجموعه کوچک ۱۰واحد مسکونی از زمان خرید زمین یا کلنگی تا فروش واحدهای ساخته شده حداقل یک سال تا یکسال و نیم به طول می انجامد لذا توقع سرمایه گذار برای برداشت سود بیشتر بالا می رود.
تغییرات قوانین مرتبط با ساخت و ساز نیز خود عامل نگرانی و در نتیجه گرانی است چون مالک بساز و بفروش فکر می کند ممکن است در آینده که مجموعه دیگری را شروع می کند شهرداری مثلا تراکم نفروشد و یا قانون دست و پاگیر دیگری وضع شود. ادامه مطلب...
طرح هر از گاهی و نیمه جان برخورد با موتورسواران متخلف، یک روش ناپسند است که منجر به فرهنگ سازی غلط می شود.
این موضوع را بهتر از هر کس، متولی طرح یعنی نیروی انتظامی می داند که سال ها است نتوانسته دو ، سه میلیون موتورسوار را در تهران کنترل و ساماندهی کند. البته انتظاری خارج از قاعده و توان نمی توان از راهنمایی و رانندگی داشت و از سویی نیروی انتظامی را در این موضوع، صاحب حق می دانیم که نسبت به شرایط رفت و آمد عمومی معترض باشد و کمبود وسایل حمل و نقل عمومی و قصور دیگران در ساماندهی آن را عامل افزایش موتورسواران بداند و اعلام کند که هیچ نیرویی نمی تواند آنها را سامان دهد، چه رسد به راهنمایی و رانندگی که در ترافیک تهران و موضوع خودروها مانده است.
اما نکته اصلی این است که شل و سفت کردن یک طرح و برخورد مقطعی با موتورسواران متخلف، فقط به نهادینه شدن یک فرهنگ غلط منجر می شود (که البته شده است) و این که دیگر هر موتورسواری تفهیم می شود که باید از نیروی انتظامی در مقاطعی حساب برد و کلاه کاسکت به سر کرد و عبور ممنوع نرفت و در پیاده روها ویراژ نداد و از چراغ قرمز رد نشد، اما در مقاطع دیگر می توان با افسران انتظامی دوست شد و حتی اگر افسر وظیفه شناسی به تخلف اعتراض کرد، جلوی او درآمد، یعنی حالا که وقت طرح برخورد با موتورسواران متخلف نیست!
در این باره به نیروی محترم انتظامی باید یادآوری کردکه این گونه طرح ها که گاهی هست و گاهی نیست، فقط کار خود نیروی انتظامی را در آینده دشوارتر می کند و اجرای طرح های بعدی را برای خیل موتورسوارانی که فرهنگ سازی نشده اند، بسیار سخت تر و غیر قابل قبول تر خواهد کرد.
روزنامه ایران