اهمیت «منظر شهری» به واسطه نقش آن در زیباسازی، هویت بخشی و روانسازی جریان زندگی در محیط شهری است.
دیر زمانی نیست که «چشمانداز و منظر» به عنوان یک وجه پراهمیت از محیط زیست انسان مورد توجه قرار گرفته است. محققان از ویژگیهای تاریخی، فرهنگی و زیباشناختی به عنوان جنبههای اصلی و قابل توجه منظر یاد کردهاند. توجه به وجوه یاد شده در شهر، جلوهای از محیط زیست انسان را در بر میگیرد که «منظر شهری» نامیده شده است.
امروزه، گسترش فضاهای مصنوع و بهبود کیفیت آنها و همچنین میل به زندگی وابسته به طبیعت و تاریخ، جنبههای متنوعی از «چشمانداز و منظره» را آفریدهاند که هر یک موضوع و بستر حرفهای خاص قرار گرفتهاند. تحقیقات و انتشارات موجود نظریههای گوناگونی را به عنوان پشتوانههای اقدامات اجرایی در زمینه «چشمانداز»تبیین کردهاند. رشد فعالیتهای مربوط به «منظر» شاخههای فرعی آن از جمله «منظر شهری» را به عنوان زمینههای مختلف این کار معرفی کرده است
اهمیت «منظر شهری» به واسطه نقش آن در زیباسازی، هویت بخشی و روانسازی جریان زندگی در محیط شهری است.
شهرهای امروزی، به دلایل گوناگون و اغلب اقتصادی از یافتن هویت بصری و تاریخی مطلوب بیبهره میمانند. در عین حال لازم است تا با توجه به زمینههای نظری و بنیادین مباحث «منظر شهری» از تبدیل شدن این مقوله به نوعی فعالیت تخیلی و بیمبنا جلوگیری به عمل آید چرا که سیمای شهر، همه چیزی است که از شهر «حس» میشود و به «دیده» میآید. تعاریف امروزی منظر، دایره شمول، آن را از محدوده «نظر» به همه آن چیزی که از محیط دریافت میشود توسعه میدهد که ویژگیهای صوتی، بو و بافت از جمله این موارد است.
منظر، جلوهای از واقعیت فضای زیست انسان است که توسط استفاده کننده درک میشود و باید اذعان داشت به رغم در انزوا ماندن آن، مهمترین وجه محیطزیست است که با انسان در ارتباطی روحانی به سر میبرد. آنچه یک «محیط» را خوب، دلباز، دلچسب، مطبوع، با صفا، زنده و با نشاط میسازد، همان است که در بحثهای «منظر و چشمانداز» مورد توجه قرار گرفته است.
نمودهای هویت شهر
یک شهر چگونه صاحب هویت شناخته میشود؟ دانستیم که هویت در مقوله شهر، معماری و هنر امری تشکیلی و دارای شدت و ضعف است. آنچه آن را به اصطلاح با هویت میخوانند، دارای مراتبی از اتصال به تاریخ و تحولات گذشته خود است که عرف آن حد را با هویت میشناسد. در واقع، همیشه میتوان نشانههایی هر چند جزئی در ارتباط میان امر واقع با گذشته او پیدا کرد. اگر چه تبیین کمی این حد، فرآیندی پیچیده و کمسابقه است، لکن میتوان با حدی از تسامح و با تکیه بر عرف، مقولات با هویت و بیهویت (و در واقع با هویت قوی و ضعیف) را از یکدیگر تمیز داد.
ایجاد هویت به منزله تداعی خاطرات شهر سنتی ایران در منظر شهر جدید، اقدامی است که منحصر به دخالت در سیمای محیط نمیشود. بلکه جنبههای ساختاری و برنامهریزی شهر را نیز دستخوش دگرگونی میکند که تاثیرات آنها در مرحله بعد در منظر شهر به دیده میآیند، لکن همیشه میتوان در شهری که ساخته شده، اقداماتی موضعی (و البته بر مبنای برنامهای حساب شده و پیش اندیشیده) به عمل آورد.
بر اساس آنچه گفته شد، شهر ا برای گریز از چهره ناشناخته و گم گشته امروزی در نخستین قدم نیازمند مطالعات فنی در زمینه منظر، جنبههای نظری هویت و نمودهای تاریخی آن است. قدم دیگر تجزیه و تحلیل سنت پربار گذشتگانمان در ساخت و پرداخت شهرهایشان است. باید ضابطههای منظرین شهر ایرانی را بشناسیم. زیباشناسی آن را درک کنیم. آنگاه با درک اهمیت خاصی که مقوله سیمای شهر در هویتبخشی، مطبوعسازی و روانبخشی فضا دارد نسبت به طراحی نواحی خاص از شهر همت گماریم. تنوع زیاد موضوعات مربوط به مقوله منظر شهری و همچنین کثرت مسایل و نیازهای بهسازی شهر امروز ایجاب میکند تا بر اساس روشی نظامدار نسبت به انتخاب زمینههای کار و اولویتبندی آنها اقدام کرد.
منبع : سایت همکلاسی
اگر از منظر تاریخ انسانی به مجموعه یافته های بشر بنگریم در می یابیم که شهرنشینی و مدنیت، یکی از مراحل بسیار حیاتی در زندگی بشر به حساب می آید و طی کردن آن اوج فعالیت گروه های انسانی در رسیدن به یک سیستم مترقی برای زندگی بهتر می باشد.
«شهر» ها و حضورشان به عنوان گستره ای از معانی آشنا با روح انسانی، تجلی گاه اراده معطوف به زیست مسالمت آمیزند که در آن انسان ها در کنار هم نیازمند حداقل هایی از نظرآداب اجتماعی، بهداشت فردی و عمومی و رفاه هستند. ما در شهرها «زندگی» می کنیم، به طور دقیق تر ما از زندگی در شهرها در معنای عام «لذت» می بریم چرا که همواره لفظ «زندگی» در کنار مفهوم «لذت» است که معنای خود را باز می یابد و باید پذیرفت که لذت بردن از حضور در شهرها نه به معنای ارضای حوائج، بلکه نوعی بهره مندی بصری و متافیزیکی است که باید سبب ارتقای حس شهروندی شود. به همین منظور توجه انسان را در تولید دانش «طراحی شهری» باید ستود؛ دانشی پویا که به طور قطع پایه های خود را بر روی ذهنیت و یافته های ما از شهرهای اولیه بنا نهاده و روز به روز با گسترش عادت شهرنشینی چهره ای تازه تر به خود می گیرد.
در واقع آنچه با ساخت ساختمان، شهر و... در ارتباط است در مفهوم بزرگی به نام طراحی شهری جا گرفته است؛ معماری یک پدیده پیشا- شهرنشینی است و قطعاً در نظر صاحب نظران این مفهوم از اجتماع تک ساختمان های ساخته شده به دست اولین معماران، شهرها به وجود آمده اند، اما همین کنش فردگرایانه و خودمحور معمار در تولید یک جز(ساختمان) در مقابل یک کل (شهر) است که معماری را در پله ای پایین تر از طراحی شهری قرار می دهد. معمار، در طراحی ساختمان می کوشد کاری دیگرگون و چشمگیرتر از ساختمان های دیگر بیافریند. در این فرایند، تنها بنای ساخته شده است که در کانون دید جای دارد و بس. درست مانند کسی که در میان دیگران زندگی می کند، اما تنها به خود و خواسته های خود می اندیشد، بی آنکه به پیامدهای خواسته های خود از دید دیگران بیندیشد. ادامه مطلب...
شهر مقوله پیچیدهای است که حل مشکلات آن همکاری و همفکری تمامی رشتهها و تخصصهای مربوط بهآن را میطلبد. نه میتوان صرفاً مسایل فنی آن را مدنظر قرار داد و نه میتوان فقط به مسایل زیباشناختی آن توجه کرد.
هر رشته و تخصصی فقط میتواند گوشهای از واقعیت موجود را آشکار کند و راه حل مورد نیاز را پیشنهاد دهد. عدم شناسایی، تمامی جوانب و ابعاد یک شهر و عدم هماهنگی میان پیشنهادهای بخشی تخصصیهای مختلف، نه فقط جامعیت طرح را زیر سوال میبرد، بلکه میتواند برای آینده شهر نیز فاجعهآمیز باشد.
دانش طرحی شهری نیز از جمله تخصصهایی است که از دیدگاه خودبه شهر و مسایل آن میپردازد. این رشته بایستی به عنوان یک تخصص مکمل فعالیتهای دیگر برنامهریزی شود و توسط بخشهای تخصصی دیگر تکمیل گردد.
لذا دانش طراحی شهری امروز، فعالیت تخصصی خود را در فرآیندی فرارشتهای تعقیب و تثبیت میکند.
داعیه نقش هماهنگ کننده و رهبر ارکستر برای طراحی شهری به همان اندازه انحرافی است که کتمان و انکار نقش موثری که این رشته در ارتقا کیفیت محیط شهری دارد. نه وجود طرحهایی بنام «طراحی شهر» شاهدی برای داعیه اول است و نه نبرد فصلی مستقل در طرحهای جامع امروزی اروپا و آمریکا دلیل بربیاهمیت بودن مسایل کیفی است.
یکی از مهمترین پرسشها در بررسیهای تحقیقی این است که مباحث کیفی و دانش طراحی شهری چگونه خود را در طرحهای شهری متبلور کردهاند؟ آیا همیشه به عنوان بخش مستقلی مطرح شدهاند یا خیر؟ ادامه مطلب...
طراحی شهری فرآیندی است که به شکلدهی فیزیکی بافتهای مختلف شهری و روستایی منجر میشود. طراحی شهری با رویکرد ساختارگرایی به ایجاد اماکن متعدد میپردازد. این فرآیند طراحی ساختمانها، فضاها و چشماندازها را در برمیگیرد و نهایتا جریانی را به راه میاندازد که به عمران و آبادی شهری کمک میکند.
تعریف طراحی شهری :
طراحی بخشی از هنر سازمان دادن فضای کالبدی است که با رشته های مختلف علمی و هنری مانند برنامه ریزی شهری ,معماری و منظر سازی ,مهندسی فنی ,مهندسی ترافیک و حمل و نقل روانشناسی ,جامعه شناسی واقتصاد سر و کار دارد و در عین حال با سیاست و فرهنگ نیز ارتباط پیدا می کند.پس می بینیم که دامنه ی فعالیتش بسیار گسترده است.ادامه مطلب...