تهران بهعنوان پایتخت کشوری انقلابی با تحولی عظیم در سطح جهانی به خاطر داشتن ویژگیهای خاصی مانند جمعیت چندین میلیونی، وجود مراکز متعدد اقتصادی و صنایع تولیدی و خدماتی، مساحت زیاد، قدمت تاریخی و فرهنگی، مرکز حکومت اسلامی و...
در ثقل توجه دنیا قرار داشته و این شهر و رویدادهای آن بهطور دقیق رصد شده و با وقوع هر گونه تغییر، دگرگونی یا اتفاق فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در این نقطه از ایران، سنسورهای میلیونها نفر در سرتاسر دنیا را حساس کرده و بهخود جلب میکند.
این کلانشهر دارای کیلومترها عرض و طول بوده که در سالهای گذشته بهطور قارچ گونه و نامتوازن در حال توسعه جغرافیایی است. بر اثرکارکردهای نامناسب دستگاههای اجرایی و تصمیمات غلط گذشته، تهران امروز به کوهی از آهن، آسفالت، اتوبان، پل، ساختمانهای در هم تنیده و قوطیهای آهنی متحرک همراه با آلودگیهای مختلف صوتی، بصری و زیست محیطی تبدیل شده که در خود کمتر نشانی از هویت ایرانی – اسلامی کشوری با تمدن چندین هزارساله دارد.
خواسته ها و انتظارات شهروندان و ساکنان تهران از مدیران و دستگاههای اجرایی، تبدیل تهران به شهری با هویت ایرانی و اسلامی، زیبا و روح نواز، دارای رفاه عمومی و مقاوم است.
زیباسازی شهر بهعنوان یک عامل تأثیرگذار در زیبایی روحی و روانی آنها، تلاش در جهت ایجاد رفاه و حملونقل روان برای تهران، مقاومسازی در مناطق فرسوده و پرجمعیت شهر تهران، تسهیل در مراجعه های مردم به دستگاههای مختلف و همچنین اعتمادسازی و تکریم آنان، داشتن محیطی معنوی و درس آموز در فرهنگسراها همراه با فرهنگ اسلامی و انقلابی، برخوردار بودن مراکز فرهنگی شهر از مدیریت متعهد، انقلابی و دینی و... از جمله انتظارات شهروندان از مدیران شهری است. ادامه مطلب...
هنگامی که صحبت از سیمای شهر به میان می آید آنچه از شهرهای امروزی در ذهن تداعی می شود ملغمه ای است از طرح ها و رنگ ها و فرم هایی که بی هیچ محتوایی عمیق، زشتی و نابهنجاری را با چشم و ذهن شهروندان عجین ساخته است.
بی شک این نابهنجاری نتیجه افول ارزش های زیبایی شناسی در بستر فرهنگی جامعه ایرانی معاصر است. بجاست تا پس از بررسی معیارهای زیبایی شناسانه خلق هنر و معماری به بررسی این مقوله در مورد معماری امروز ایران بپردازیم.
معیارهای زیبایی شناسی در طول تاریخ بی شک نشات گرفته از دو سرچشمه اند:
?) بنیان های معرفت شناسی و نوع نگرش به هستی
?) آبشخورهای فرهنگی
اینکه تبلور فرهنگ و جهان بینی هر دوره در زیبایی شناسی هنر و معماری بروز می کند و زمینه ایجاد تمدن می شود. اگر تمدن را تبلور بیرونی فرهنگ بدانیم و آن را گویای هویت مردمان هر سرزمین برشمریم آنگاه واضح است که به چه دلیل معماری هر سرزمین متجلی کننده هویت آنهاست. ایران امروز را با برج آزادی می شناسند، ایفل سمبل پاریس است و یا اپرای یرن اتزن نماد سیدنی و استرالیا است. دلیل همه اینها که برشمردیم اینست که بیان زیبایی شناسانه معماری، فرهنگ و اندیشه یک ملت را در خود جای می دهد و آن را ساری و جاری می کند.
با مروری گذرا بر معیارهای زیبایی شناسی پیشامدرن و مدرن می توان به راحتی تاثیر نوع نگرش به طبیعت و محیط پیرامون بر معیارهای زیبایی شناسی را دریافت. در اندیشه پیشا مدرن چه در اروپا و چه در ایران، زیبایی بر پایه الگویی بنیادین در عرصه هنر به معرض بروز می رسید که می توان وجود این الگو را به واسطه بستر شناخت شناسی تعبیر و تفسیر کرد. در اندیشه پیشا مدرن، هستی حقیقتی متعالی فرض شده بود که انسان می بایست با فعال کردن ذهن، خود را به دریافتی از آن حقیقت والا نزدیک کند. نگاه انسان پیشا مدرن به طبیعت، کلیتی با نظم متقارن بود و انطباق ذهنیت با محیط پیرامون چنان تاثیری در عرصه زیبایی شناسی گذارد که تقارن، وضوح و خوانایی معیارهای زیبایی شناسی شدند. پالادیو در رنسانس به این مساله معترف است و می گوید آنچه در طبیعت و هستی پیرامون ما خلق شده متقارن است و کالبد فیزیکی انسان ها نیز متقارن خلق شده پس تقارن کمال است و بایست در هنر و معماری به عنوان یک الگو متجلی شود. ادامه مطلب...
بسیاری از ما در شهرها زندگی می کنیم ، ولی هنگامی که با کمی دقت به اطراف خود نگاه می کنیم ، در می یابیم شهرها تبدیل به موزه هایی شده اند که نازیبایی ها را به نمایش گذاشته اند. به هنگام طلوع آفتاب ، کوچه ها و خیابانها با دستان زحمت کش و پرکار نیروهای خدماتی شهرداری از آلودگی ها پاک می شوند و در انتهای روز ، تمامی سطح کوچه و خیابانها پر از زباله می شود . کمتر کوچه و خیابانی را می توان یافت که با گل و گیاه و با نظمی در خور تحسین آراسته شده باشد ، به گونه ای که با عبور از آن ، روح انسان تلطیف یابد. در نمای ساختمان ها خبری از بکارگیری فضای سبز نیست و بسیاری از مردم اطلاعاتی در خصوص زیبا سازی و طراحی فضای سبز ندارند و خلاصه کلام آنکه خبری از خلاقیت انسان ها برای زیبا سازی شهر نیست.
بسیاری از ما در شهرها زندگی می کنیم ، ولی هنگامی که با کمی دقت به اطراف خود نگاه می کنیم ، در می یابیم شهرها تبدیل به موزه هایی شده اند که نازیبایی ها را به نمایش گذاشته اند. به هنگام طلوع آفتاب ، کوچه ها و خیابانها با دستان زحمت کش و پرکار نیروهای خدماتی شهرداری از آلودگی ها پاک می شوند و در انتهای روز ، تمامی سطح کوچه و خیابانها پر از زباله می شود . کمتر کوچه و خیابانی را می توان یافت که با گل و گیاه و با نظمی در خور تحسین آراسته شده باشد ، به گونه ای که با عبور از آن ، روح انسان تلطیف یابد. در نمای ساختمان ها خبری از بکارگیری فضای سبز نیست و بسیاری از مردم اطلاعاتی در خصوص زیبا سازی و طراحی فضای سبز ندارند و خلاصه کلام آنکه خبری از خلاقیت انسان ها برای زیبا سازی شهر نیست.ادامه مطلب...
مقدمه
گروه زیادی از سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری می کوشند که بیان نمایند چگونه راهبرد های توسعه شهری (CDSs)می توانند تغییرات مثبتی در زندگی عادی و نیز فقر شهری ایجاد کنند. هدف از این مطالب آن است که مروری کلی بر مبحث CDS ، کلیات این راهبرد ، سوابق و مبانی نظری مربوط به آن و نیز اهداف و علل پرداختن به این مبحث صورت پذیرد.
برنامه راهبرد توسعه شهری و کاهش فقر
می بایست در ابتدا بیان گردد که راهبرد توسعه شهری (CDS) بر این امر دلالت می کند که هیچ طرح یگانه و مشخصی که به مثابه یک CDS یا برنامه کاهش فقری کامل و بدون نقص عمل نماید، وجود ندارد.
بر این اساس باید گفت که تمامی این برنامه ها تنها راه حلهای پیشنهادی هستند برای وضع نابسامان موجود , و باز هم به این دلیل باید عنوان داشت که در مورد این دو مقوله مرتبط با یکدیگر یعنی راهبردهای توسعه شهری و هدف مطلوب که همان کاهش فقر است , تنها می توان گفت که آنها در یک ویژگی دارای شباهت هستند و آن هم قابلیت تعمیم است.
CDS یا راهبرد توسعه شهری امروزه اساسا به یک فرایند برنامه ریزی راهبردی اطلاق می شود که ممکن است به کاهش فقر و افزایش این احتمال که پیامدهای مربوط به این فرایند بروز یابند منجر گردد. ارتباط این نوع برنامه با برنامه های کاهش فقر در ادامه بیان می گردد.ادامه مطلب...
بعد از جنگ جهانی دوم، از مسائل عمده کشورهای در حال توسعه، رشد سریع و ناهمگون شهرنشینی بود. رشد مهاجرت روستاییان به شهرهایی بود که هنوز توانایی جذب مهاجرین را نداشتند. این جمعیت نیاز به سرپناهی داشتند و از آنجا که در بازار رسمی زمین و مسکن نمی توانستند نیاز خود را برآورده سازند به بازار غیر رسمی زمین و مسکن روی آوردند و به ویژه در دهه پنجاه آلونک نشینی و حاشیه نشینی را شکل داده و گسترش دادند، تا آنجا که این پدیده امروزه یکی از بزرگترین مشکلات برنامه ریزان شده است که موجب رشد بخش عمده ای از شهرنشینی بر پایه اقتصاد غیررسمی همراه با گسترش سکونتگاه های غیررسمی است. این گویش را «غیررسمی شدن شهرنشینی» می نامند.
به علت رشد سریع شهرنشینی در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، بیشتر شهرداری ها فاقد منابع مالی و سازمانی برای ارائه خدمات اصلی شهری اند و سرمایه گذاری بیشتر به محله های پردرآمد و متوسط اختصاص داده شده است. در حالی که فقرا به حال خود رها شده و برای ادامه حیات خود به مکانیسم های غیررسمی رو می آورند و خارج از قوانین و ضوابط برای خود سرپناهی می سازند.
امروزه در اکثر شهرهای بزرگ ایران پدیده حاشیه نشینی متداول است و پیش بینی می شود اگر شرایط به همین شکل ادامه یابد، در آینده ای نزدیک شمار این ساکنان از چند میلیون نفر بیشتر می شود .این امر در کنار روستایی شدن حاشیه شهرها، مسائل مختلفی را برای مدیریت شهری کشور به وجود خواهد آورد.ادامه مطلب...
الکساندر در دوران جوانی یک نوگرای تکنوکرات محافظه کار بود و هنگامی که حس بی هویتی به او هجوم آورد، راهی سانفرانسیسکو شد. در آنجا گروهی طراحان را گرد خود آورد، با فلسفه تائوگرایی اشنا شد و کنابهایی را در زمینه معرساخت و ساز مستقل از زمان به چاپ رسانید. جنکز او را فرانوگرایی که به صورت موردی شهرساز هم هست، معرفی می کند. الکساندر در سال ???? عنوان فرانوگرا را برای خود رد میکند. زبان الگو همان مقدار که متکی به خرد است، متکی به ایمان هم هست. یعنی متعلق است به فراتر از فرانوگرایی یا حتی پیش از نوگرایی.(ترنر ????) الکساندر اولین فصل کتابش را با اعتقاد نامه سنتی آغاز میکند و به پایان میبرد
راهی مستقل از زمان وجود دارد.
این راه، با قدمتی هزار ساله، امروز نیز همچون گذشته، همیشه باقی است.
بناهای سنتی گذشته، روستاها و چادرها و عبادتگاهها که در آنها انسان احساس وابستگی و راحتی میکند، همیشه توسط مردمی ساخته شده که به مرکز این راه بسیار نزدیکند.
روند توسعه سیستم های حمل و نقل شهری در بسیاری از کلانشهرهای جهان مبین تغییر نگرش های مدیریتی و تولید دانشی و رویکردی جدید در جهان بوده است . این تغییر نگرش ها که مبتنی بر عوامل عدیده ای خصوصا توسعه و پیشرفت فناوری در عرصه سیستم های حمل ونقل بوده توانسته است مشکلات بسیاری از نقاط پر ترافیک و مسئله دار را برطرف و بافت مناسب و انسانی را برای ساکنان آن فراهم آورد .
تغییر در نگرش های برنامه ریزی شهری و حمل ونقل در دهه های 80 - 1970 و شکل گیری الگو های مشارکتی - دمکراتیک منجر به این گردید که متفکرین سیستم های حمل و نقل عمومی به بازنگری روش های برنامه ریزی حمل ونقل بپردازند و الگوی مبتنی بر توسعه شبکه های حمل ونقل به سمت ترویج الگوی مشارکت جمعی در حمل و نقل بینجامد در این نگرش ها مفاهیم کمیت تبدیل به مفاهیم کیفی رضایت مردم گردید . این الگوهای توسعه حمل و نقل همگانی و مدیریت سیستم در بسیاری از کلانشهر های دنیا منجر به کاهش فشار خودروها به روی بخش های ویژه و حساس شهر گردید . بافت تاریخی وقدیمی و مرکزی شهرها به عنوان آسیب پذیر ترین بخش در شهر بیشتر مورد توجه برنامه ریزان قرار می گیرند . تجربیات موجود نیز بیانگر حساسیت این بخش و برنامه ریزی این بخش از شهرها به صورت ویژه است . فکر می کنم مثالی در این خصوص میتواند موضوع را روشن نماید .ادامه مطلب...