هم اکنون وزارت مسکن و شهرسازی در اطراف بسیاری از شهرها و شهرهای اقماری، تعداد بسیاری قطعه زمین در اختیار دارد و برای اجرای عملیات آماده سازی این زمینها، با کمبود شدید بودجه مواجه است. از طرف دیگر تعداد بسیاری از شرکتهای خصوصی آمادگی دارند کار آماده سازی زمینها را انجام دهند.
در صورتی که زمین ها، آماده سازی و تفکیک شوند می توان آنها را به قیمت تخفیفی به فروش گذاشت. در این وضعیت، تعداد بسیاری از اقشار مردم حاضر به خرید آنها خواهند بود.
در واقع یکی از وظایف قانونی وزارت مسکن و شهرسازی، آماده سازی زمین های موات و توزیع عادلانه آنها میان مردم است.
هنگامی که وزارت مسکن و شهرسازی و واحدهای تابعه آن در استانها از طریق آگهی اعلام کنند که حاضر به واگذاری زمین به قیمت ارزان به مردم هستند و از مردم بخواهند که قسمتی از پول زمین را به حساب معینی واریز کنند، بودجه لازم برای کار آماده سازی و تفکیک زمین ها فراهم می شود.
این وزارتخانه بدون آنکه نیاز به بودجه عمومی داشته باشد می تواند با شرکتهای شهرسازی قرارداد آماده سازی زمینها را منعقد کند.از سوی دیگر وقتی وزارت مسکن و شهرسازی، زمین های آماده سازی شده در اطراف شهرها را واگذار کند، انگیزه برای ساخت و ساز افزایش می یابد و در بخش مسکن و صنایع ساختمانی، رونق ایجاد می شود.
با واگذاری زمینهای مناسب به آن دسته از ساکنان شهرها که تاکنون به آنها زمین تحویل داده نشده است و همچنین با واگذاری زمینهای مناسب به شرکتهای ساختمانی، عرضه زمین با کاربری مسکونی افزایش می یابد و قیمت زمین کاهش می یابد و در نتیجه قیمت مسکن کاهش می یابد. علاوه بر این وضعیت اقتصادی افرادی که به آنها زمین واگذار شده است بهبود می یابد.
تشریح سیاست پیش فروش زمین به قیمت ارزان
از آنجا که در برخی از مناطق شهری، وضعیت زمین ها و شرایط اقتصادی و اجتماعی به صورتی است که بهتر است شهر در سطح گسترش یابد لازم است در این مناطق مساحت زیادی زمین به شخصی سازان واگذار شود. در بعضی مناطق دیگر وضعیت زمینها و شرایط اقتصادی و اجتماعی به صورتی است که بهتر است شهر در ارتفاع گسترش یابد.
به همین دلیل لازم است در این مناطق مساحت زیادی زمین به مجتمع سازان واگذار شود.
بنابراین سیاست پیش فروش زمین به قیمت ارزان باید به دو شکل زیر انجام شود: .۱سیاست پیش فروش تدریجی زمین ها به ساکنان شهرها، به قیمت ۵۰درصد کارشناسی روز تحت شرایط معین
برای اجرای این سیاست، وزارت مسکن و شهرسازی و سازمانهای تابعه باید با شرکتهای شهرسازی قرارداد آماده سازی زمین منعقد کنند تا آنها زمین های معینی را آماده سازی کرده و به قطعات تعیین شده تفکیک و به ساکنان شهرها واگذار کنند.
در اینجا سؤالی مطرح می شود که مقصود از واگذاری زمین به ساکنان شهرها و شخصی سازان یا معماران محلی و تعاونی مسکن چیست؟ پاسخ این است که باتوجه به قدرت خرید مردم، برای زمینها خریدار وجود داشته باشد.
اگر بر طبق قانون وصول برخی از درآمدهای دولت مصوب سال ۱۳۷۳ و سایر قوانین و مقررات، زمین به قیمت ۵۰درصد کارشناسی روز به تعاونی های مسکن بفروشیم بسیاری از اقشار ضعیف و متوسط قادر به خرید خواهند بود و وضعیت رفاهی کارکنان دولت بهبود خواهد یافت و توان دولت برای اجرای طرح های آماده سازی، بالا خواهد رفت و عرضه زمین با کاربری مسکونی افزایش خواهد یافت و به همین دلیل قیمت زمین دچار افزایش ناگهانی نخواهد شد.
.۲ سیاست پیش فروش زمین های مناسب در مناطق معینی از شهرها به شرکتهای ساختمانی:
برای اجرای این سیاست وزارت مسکن و شهرسازی و سازمانهای تابعه آن در استانها می توانند با بازرسی های کارشناسی، زمین های موات را در مناطق مناسب برخی شهرها که مستعد برای ارتفاع سازی هستند شناسایی کنند و پس از اخذ مجوزهای لازم، آنها را به مزایده گذارند سپس می توانند با شرکتهای ساختمانی (انبوه سازان) متقاضی زمین که در مزایده برنده می شوند قرارداد واگذاری زمین منعقد کنند و قسمتی از پول زمین را از آنها دریافت کنند.
از طرف دیگر با شرکتهای شهرسازی قرارداد آماده سازی زمین را منعقد کنند و پولهای دریافت شده از شرکتهای ساختمانی را به تدریج به شرکتهای شهرسازی بپردازند.
وقتی زمین ها توسط شرکتهای شهرسازی آماده سازی شد، با دریافت بقیه مبلغ قرارداد آنها را به شرکتهای ساختمانی واگذار کنند و درآمد به دست آمده را به حساب معینی واریز کنند تا صرف پرداخت کمک یا وام بدون بهره به اقشار آسیب پذیر فاقد مسکن شود. در این صورت این اقشار می توانند با اخذ تسهیلات از بانکها به خرید مسکن ارزان قیمت اقدام کنند.
اردشیر نعمت پژوه – روزنامه کیهان
ایران در اواخره هزاره سوم ق.م.
طی هزاره سوم و اوایل هزاره دوم ق.م. فلات ایران به چند منطقه فرهنگی متمایز از یکدیگر تقسیم شده بود. فرهنگ گرگان سراسر منطقه شرق دریای مازندران را در بر می گرفت. فرهنگ گیان چهارم- سوم و گودین چهارم، منطقه شرق لرستان را شامل می گردید. فرهنگ یانیک ، از شرق آذربایجان آغاز شده و تا قسمتهای مرکزی ایران گسترش یافته بود. در جنوب ، جنوب شرقی و شرق ایران،سه فرهنگ مختلف با سفالهای منقوش ، فارس، کرمان و سیستان را زیر پوشش خود در آورده بود.
شرق دریای مازندران
فرهنگ گرگان
در شمال شرقی فلات ایران سفال خاکستری فرهنگ گرگان ترکیبی بود از فرهنگ بومی منطقه و عناصری که به احتمال از غرب وارد منطقه شده بودند. آثار این فرهنگ را می توان در نقاطی مانند" شاه تپه " " تورنگ تپه " " یاریم تپه " " دره گز" و چند محل دیگر مشاهده کرد.
سفال خاکستری منطقه گرگان ، حتی تا تپه " حصار " در نزدیکی دامغان در حاشیه فلات مرکزی نیز گسترش پیدا کرده بود طبقات و لایه های اصلی استقرار در این دوره از فرهنگهای پیش از تاریخ ایران، به نیمه دوم هزاره سوم ق.م. تعلق دارند. به نظر می رسد که استقرار عصر مفرغ دریایم تپه و در دوره IIIb در تپه " حصار " دامغان بر اثر ورودمهاجمان شرقی در یک زمان به پایان رسیده باشد. تپه " حصار " در دوره IIIc دوباره آزاد شد و جوامع مستقر در " شاه تپه " و " تورنگ تپه " بدون وقوع حادثه ای به زندگی خود ادامه دادند. ادامه مطلب...
تپه سیلک
تپه جنوبی " سیلک " با مساحتی بیش از دو هکتار در سه کیلومتری جنوب شرقی شهر کاشان معرف دوره های سوم و چهارم سیلک است. اگر چه از لحاظ فرهنگی دوره سوم سیلک ادامه دوره دوم در تپه شمالی است، اما پیشرفتهای چشمگیری که در امور فنی نصیبصعنعتگران ساکن آن شد، این دوره را از دوره های پیشین و بعدی، یعنی دوره های دوم و چهارم به گونه ای بر جسته جدا و متمایز می سازد.
دوره سوم از هشت لایه استقرار تشکیل شده است. اواسط این دوره که همزمان با دوران شکوفایی صنعت و فن در سراسر فلات مرکزی است، پیشرفتهای شگرفی را در صنایعی همچون سفالگری و فلزکاری به نمایش می گذارد. از زمان لایه چهارم از دوره سوم، به علت افزایش تقاضا برای سفال و گسترش مبادلات تجاری که نیاز به وسایل حمل و نقل کالا را بیشتر می کرد، سفالگران سیلک برای تولید سفال انبوه دست به اختراع چرخ سفالگری زدند. این زمان در حدود 4500 ق.م. بود. اما، بزرگترین رویداد در ایجاد تحولات صنعتی، تجاری، سیاسی و اجتماعی در عصر باستان را که راهگشای پیدایش تمدنهای بزرگ و ظهور امپراتوریها شد، کشف فلز و ذوب آن بود. این تحول عظیم صنعتی نخستین بار و به طور تقریبا" همزمان در دو منطقه مرکزی آناتولی درتپه " چایونو " و در فلات مرکزی ایران در تپه " قبرستان " قزوین در حدود اواخر نیمه اول هزاره پنجم ق.م. و یکی دو قرن بعد در " تل ابلیس " در استان کرمان به وقوع پیوست. در " سیلک " صنعتگران با ذوب مس و ریختن آن در قالبهای باز، ابزارها و ادوات متعدد و گوناگون مانندتبر، چکش، کلنگ یک سر، کلنگ دو سر، تیغ خنجر، سوزن، سنجاق، اسکنه و قلم تولید کردند و آنها را جایگزین نوع مشابه سنگی یا استخوانی آن نمودند.
تپه قبرستان
در حفریات تپه " قبرستان " در هشت کیلومتری شمال روستای سگزآباد در دشت قزوین، دو کارگاه ذوب مس همراه با چندین نوع قالب باز، چند نمونه کوره مس و مقدار زیادی سنگ اکسید مس به دست آمد.
ساکنان تپه قبرستان در تمامی طول دوره دوم ( همزمان با لایه های چهارم و پنجم از دوران سوم سیلک ) در خانه های یک، دو و یا سه اتاقی می زیستند. در میان خانه ها چند کارگاه سفالگری و فلزکاری نیز شناسایی شد.اما بزرگترین اثر معماری ساختمانی وسیعی است با دیوارهای ضحیم ویک حیاط مرکزی و 9 اتاق که به احتمال زیاد نشان دهنده نوعی حکومت و یا نظام اداری در اواسط هزاره پنجم ق.م. در فلات مرکزی ایران است.
محوطه های شناخته شده دیگر این فرهنگ عبارت اند از : تپه حصار " در سه کیلومتری شرق شهر دامغان، چشمه علی در شهر ری " ، مرتضی گرد" در حدود پنج کیلومتری جنوب چشمه علی و در سمت راست جاده ری به عباس آباد در فاصله 9 کیلومتری از تهران، " قره تپه " شهریار به فاصله حدود 20 کیلومتری جنوب غربی تهران .
منبع: http://www.farhangsara.com
در پایان آخرین مرحله پارینه سنگی که قبلا"دوران میان سنگی خوانده میشد و امروزه در نامیدن آن به فراپارینه سنگی توافق همگانی وجود دارد، دوران جدید آغاز شد که با تحولاتی که در صنایع و روش زندگی صورت گرفت، آن را دوران نوسنگی می نامند.
تمامی حوادث و اتفاقاتی که به وقوع پیوست تا انسان برای ادامه حیات دست از جمع آوری غذا و شکارورزی و صید بردارد و با تولید غذا وارد مرحله نوینی از زندگی فرهنگی گردد، که ما امروز ادامه آن را می گذرانیم ، از همین دوران فرهنگی که اصطلاحا" نوسنگی نامیده شده، آغاز گردید است. این دوران در خاورمیانه و ایران زودتر از 9000 سال قبل شروع نشده است، در حالی در سایر قسمتهای جهان گاهی چند هزار سال بعد از آن آغاز گردید.
در ایران حدود 9000 سال قبل، گروههایی از جوامع انسانی با استقرار در یک منطقه و در نهایت یک محل ، دوره کوچ دائم از منطقه ای به منطقه ای دیگر و از محلی به محلی دیگر را پشت سر گذاشتند و دوره تولید غذا و سکونت در یک محل را آغاز کردند. این دوران نسبت به سایر ادوار فرهنگی دارای چندین ویژگی است که از جمله آنها تغییراتی است که در شکل ظاهری برخی از ابزارهای سنگی به وجود آمد تا عملکرد آنها را تغییر دهد و در جهت نیازهای فنی خود، آنها را به ابزارهای کارآمدتری تبدیل کند.
ابزارهای سنگی به سرعت تخصصی شدند. انواع تیغه ها، خراشنده ها و رنده ها، اسکنه ها و مته ها برای کاربردهای خاص ساخته شدند و ابزارهای خاص متناسب با تولیدات کشاورزی نیز، به آنها اضافه گردید. این گروه را بیشتر هاونهای سنگی، دسته هاونها، ساینده ها و ساطورهای سنگی برای خرد کردن ساقه حبوبات و غلات و نظایر آنها، تشکیل می دادند. ادامه مطلب...
اکثر آثار به دست آمده از دوره پارینه سنگی جدید در ایران از منطقه زاگرس جمع آوری شده اند و با وجود اینکه در ادوات سنگی تنوع زیادی دیده می شود. به نظر می رسد که نحوه زندگی و فن ابزارسازی از دوره پارینه سنگی میانه به جدید، در منطقه زاگرس تدریجی بوده است.
یکی دیگر از ویژگیهای فرهنگی دوره پارینه سنگی جدید، تاثیر ویژگیهای فرهنگی منطقه ای و محلی در نحوه ساخت ادوات و ابزارهای سنگی است. آثار این دوره که از غار " یافته " واقع در نزدیکی خرم آباد لرستان به دست آمده اند، قدمتی در حدود سی پنج هزار سال دارند. یکی از ویژگیهای صنعتی دوره پارینه سنگی جدید در ایران، ساختن ادوات سنگی بسیار کوچک است که اصطلاحا "ریزتیغه" نامیده می شوند. در خرم آباد، علاوه بر غار "یافته" از غارهای " ارجنه" و " پاسنگر" نیز آثار این دوره به دست آمده است. در غرب ایران در غار "خر" و پناهگاه سنگی " ورواسی " نزدیک کرمانشاه نیز آثار دوره پارینه سنگی جدید شناسایی شده است.
در دره هلیلان در غارهای " مارزور " ، " مارگورگلان سراب " ،" دارمار" و غار " گوگل " آثاری متعلق به اواخر دوره پارینه سنگی جدید ایران شناسایی شده است. هر چند به طور دقیق آغاز و پایان این دوره در ایران به روشنی معلوم نسیت، ولی به نظر می رسد در حدود یازده هزار سال پیش این فرهنگ در ایران ادامه داشته تا اینکه سرانجام با شروع دوره فراپارینه سنگی این دوره خاتمه پذیرفته است.
منبع: http://www.farhangsara.com
در طراحی محیط، علاوه بر دانش، توانایی و الهام درونی، عواملی نیز از بیرون بر ذهن طراح و هنرمند اثر می گذارند.
در ایران، فرهنگ، تاریخ و عملکرد محیط از مهم ترین عوامل مؤثر بر اندیشه طراح و معمار در طراحی مناظر و چشم اندازهاست.
محیط زندگی علاوه براینکه محلی برای تخلیه هیجانات روحی مردم به شمار می رود، نشان دهنده گذشته وحال مردم یک جامعه است. در برخی منابع نیمه قرن چهارم، ازایرانیان به عنوان بنیانگذاران طراحی محیط و منظر یاد شده است که نشان می دهد از همان ابتدا، برای ساخت و زینت بخشی پردیس،ازاصولی استفاده می شد.
عواملی که امروزه بر ذهن و فکر طراح تأثیر می گذارند و موجب خلق طرحی زیبا و بدیع و ترکیبی منظم و تأثیرگذار می شوند ریشه در فرهنگ، تاریخ و نحوه استفاده از محیط دارند.
در بررسی دقیق طرح های اجرا شده در کشور، مشخص شده این عوامل در بیشتر طرح ها جایگاهی ندارد و اکثر طراحان تنها به جنبه های زیباسازی طرح توجه می کنند، درحالی که در حرکت به سمت توسعه پایدار و در طراحی اکوسیستم ها درنظر گرفتن این عوامل ضروری است.
از آنجا که نمای ساختمان ها و شکل چشم اندازها، از نشانه های فرهنگی هر جامعه و طرزتفکر مردم به شمار می آیند، نگاه یک تازه وارد به اطراف خود، در وهله اول با فرهنگ مردم آن جامعه گره می خورد. بنابراین ، عوامل فرهنگی اصلی ترین نقش را در طراحی محیط ایفا می کنند.
در بررسی دقیق طرح های اجرا شده در کشور، مشخص شده این عوامل در بیشتر طرح ها جایگاهی ندارد و اکثر طراحان تنها به جنبه های زیباسازی طرح توجه می کنند، درحالی که در حرکت به سمت توسعه پایدار و در طراحی اکوسیستم ها درنظر گرفتن این عوامل ضروری است.
از آنجا که نمای ساختمان ها و شکل چشم اندازها، از نشانه های فرهنگی هر جامعه و طرزتفکر مردم به شمار می آیند، نگاه یک تازه وارد به اطراف خود، در وهله اول با فرهنگ مردم آن جامعه گره می خورد. بنابراین ، عوامل فرهنگی اصلی ترین نقش را در طراحی محیط ایفا می کنند.
تشابه بین ۲ محیط از ۲ جامعه جدا از هم، گویای نزدیکی فرهنگ ۲ملت و درنهایت، نشان دهنده پیوستگی و نحوه نگرش و اندیشه آنهاست. خلاف این مطلب نیز صادق است. در جوامع مختلف، به دلیل تفاوت های فرهنگی، استفاده از اجزا و نحوه چیدمان و ساخت یک پردیس متفاوت است. برای مثال، شکل فانوس هایی که یک طراح ژاپنی در طرح خود به کار می برد، نمای کوچکی از معماری ساختمان های آن جامعه است. در ایران تأثیر سایر فرهنگ ها بر طرح پردیس در استفاده از سبک های مختلف شرقی و غربی دوره قاجاریه و ارتباط با سایر مملکت ها، بیشتر دیده می شود. برای مثال می توان ازباغ «دوشان تپه» در تهران نام برد که در زمان ناصرالدین شاه احداث شده است. در دوره پهلوی به دلیل ارتباط بیشتر، تغییرات بیشتری در طراحی محیط دیده می شود. این تأثیرات در ویلاسازی های آن زمان کاملاً مشخص است. هرچند در همین طرح ها هم فرهنگ ایرانی همچنان رنگ و لعاب خود را حفظ کرده است. محصور کردن وسایل مختلف برای محفوظ ماندن از دید دیگران، یکی از نشانه های چنین فرهنگی است.
بسیاری از ساختارهای یک جامعه از تاریخ، نشأت گرفته اند. شکل موجود جوامع، تاحدی تحت تأثیر تاریخ، اسطوره ها و نمادهای گذشته قرار گرفته است.
عوامل و سازه های فیزیکی محیط رانباید خشک و بی روح تصور کرد، چراکه این سازه ها ریشه در حالت ها و اندیشه های گذشتگان آن جامعه دارند. درحقیقت تاریخ، سیر تکامل فکری یک جامعه است که بر شکل سازه ها تأثیر می گذارد.
این سیر در ایران از باغ های تیموری تا باغ های صفویه و قاجاریه و حتی در طراحی طراحان امروزی دیده می شود. در این روند، هردوره از دوره قبل خود تأثیر گرفته و آن را تکمیل کرده است. طراحی و نحوه چیدمان اجزا نیز باید به گونه ای باشد تا افرادی که از آن محیط استفاده می کنند، به راحتی به همه امکانات، دسترسی داشته باشند.
اگر در معماری چشم اندازها اصولی به کار گرفته شده باشد، در نگاهی دقیق، به راحتی می توان از طرز قرارگرفتن اجزا به شغل، سن و وضعیت جسمی استفاده کنندگان آن پی برد، چراکه به احتیاجات روحی، روانی و جسمی کاربران در آن طرح توجه شده است.توجه به این نکات، نیازمند بررسی جامعه شناسانه، وضعیت جسمی و شغل استفاده کنندگان هر محیط دارد و به تدوین اهداف احداث فضای سبز کمک می کند.
به موازات گذشت زمان و تغییر افکار عمومی، عوامل مؤثر بر فرهنگ، بر سازه های هر جامعه تأثیر می گذارد. طرح چند قرن قبل با طرح امروزی به لحاظ روش اجرا و نحوه چیدمان اجزا متفاوت است و این تفاوت ها ناشی از فرهنگ حاکم بر آن زمان و تاریخ آن جامعه است. طراحان برای خلق طرحی ماندگار و بدیع باید به شناسایی جامعه و ابعاد فرهنگی هر جامعه بپردازند، چراکه طرحی موفق است که درآن به زمینه های فرهنگی و جامعه شناسی بطن جامعه توجه شده باشد.
دکتر جعفر محمدی – روزنامه کیهان – به نقل از نشریه «شهرداریها» ، شماره 82
در دوران قبل از انقلاب اسلامی، با پیدایش مشکل مسکن در تهران و شهرهای دیگر، توجه دولت به مسأله جلب و سیاستهای پیشبینی شده، در قالب برنامههای پنج ساله متجلی شد. در برنامههای اول و دوم عمرانی کشور، اصولاً فصل و اعتبار مشخصی برای فعالیت خانه سازی و تأمین مسکن در نظر گرفته نشده است و از برنامه های سوم عمرانی به بعد، طرحها و برنامه های مربوط به بخش مسکن در برنامههای پنج ساله دیده میشود.
در برنامه های سوم عمرانی قبل از انقلاب (1346-1342)، سیاستها و خط مشیهای دولت در امر مسکن عبارت بودند از :
نظارت بر کلیه فعالیتهای مربوط به تهیه مسکن، تعیین و برآورد نیازها در این زمینه، تهیه برنامههای مالی به منظور اعطای وامهای دراز مدت و گسترش اقدامهای خودیاری در تهیه مسکن با کمک و راهنمایی دولت (سازمان برنامه و بودجه، گزارش برنامه عمرانی سوم)(1346-1342) . در این برنامه مشکلات متعددی مانع اجرای صحیح برنامه گردید.
سیاستها و خط مشی های بخش مسکن در برنامه چهارم عمرانی (1351-1347) در قالب ایجاد صندوقهای پس انداز، بررسی سبک معماری و نوع مصالح ساختمانی، نظارت بر صدور پروانههای ساختمانی، تأمین موجبات خانه سازی به وسیله صاحبان صنایع، نوسازی محلههای قدیمی در قالب طرحهای جامع شهری، توجه به ایجاد ارتباط بین مسکن و شهرسازی، و در نهایت تشویق آپارتمانسازی و احداث مجتمع های مسکونی، دنبال شد.
در مجموع، علی رغم اجرای نسبی اهداف برنامه، عدم تناسبها و عدم هماهنگیها در اجرای برنامه، مانع حل قطعی مشکل مسکن گردید.
در برنامه عمرانی پنجم قبل از انقلاب اسلامی (1356-1352)، سیاستهای دولت تحت عنوان سیاستهای اجرایی برنامه، مواردی چون سیاستهای اعتباری، سیاستهای مستقیم دولت مانند ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای مسکن، سیاستهای تأمین زمین مانند تخصیص اراضی دولت به شهرداریها با قیمت مناسب و سیاستهای مربوط به روشهای ساختمانی مانند بررسی مصالح ساختمانی و با توجه به شرایط اقلیمی را شامل می شده است.
در این برنامه ، هم دولت و هم بخش خصوصی بیش از پیش فعال شدند. به ویژه اینکه به گروههای کم درآمد توجه خاصی مبذول شد و دولت در طی برنامه 28 هزار واحد مسکونی برای آنان احداث کرد.
در این برنامه تنها اهداف کمی برنامه محقق شد و اهداف کیفی آن همچنان لاینحل باقی ماند.
سالهای اولیه پس از انقلاب، با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی موجود، اصولاً تفکر برنامهریزی به ویژه در زمینه مسکن دنبال نشد. در برنامه اول توسعه اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (1372-1368)، توسعه و ترویج سازههای بتنی در شهرهای بزرگ و متوسط و ایجاد صنایع پیش ساخته در شهرهای بزرگ برای تشویق تولید انبوه مسکن و استفاده از مصالح ساختمانی، به خصوص صنایع پتروشیمی به منظور جایگزینی مصالح وارداتی در دستور کار قرار گرفت.
در برنامه دوم توسعه اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی کشور (1378-1374) سیاستها و خط مشیهایی از جمله استفاده بهینه از زمین، کمک به احداث مسکن برای متقاضیان کم درآمد، تقلیل متوسط سطح زیربنای مسکونی، آموزش فنون ساخت و ساز نوین، تقویت منابع مالی بانک مسکن و امثال آن به تصویب رسیده است.
ارزیابی برنامههای بعد از انقلاب نشان میدهد که اولاً سهم بخش دولتی در آنها ناچیز است و ثانیاً، سهم تأمین مسکن گروههای کم درآمد بسیار پایین است.
منبع : http://www.daneshnameh.roshd.ir