واژه «پایدار» امروزه به طور گستردهای به منظور توصیف جهانی که در آن نظامهای انسانی و طبیعی تواماً بتوانند تا آیندهای دور ادامه حیات دهند، به کار گرفته میشود. «توسعه پایدار» به معنی ارایه راه حلهایی در مقابل الگوهای فانی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی توسعه میباشد که بتواند از بروز مسایلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانههای زیستی، آلودگی جهانی تغییر اقلیم، افزایش بیرویه جمعیت، بیعدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسانها حال و آینده جلوگیری کند. بنابراین توسعه پایدار تحولی است مواجه با تامین نیازهای امروزی بدون از بین بردن قابلیتهای نسل آینده در تامین نیازهایشان. در واقع یک تحول, زمانی پایدار است که محافظ محیط و مولد فرصتها باشد. این تحول نیازمند پیوند ناگسستنی میان اکولوژی, اقتصاد و امنیت اجتماعی است و پیشرفتهای اقتصادی و شرایط زندگی اجتماعی باید در تطابق با جریان دراز مدت حفظ پایه های طبیعی زندگی باشند
"توسعه پایدار،توسعه ای است که نیازهای زمان حال را با رعایت حقوق و توانایی نسل آینده برای مواجه شدن با نیازهای آن برهه زمانی برطرف می سازد."(تعریف کمیسیون «جهان و محیط» از توسعه پایدار)
در این تعریف کلمه توسعه دارای مفهوم گستردهای است و نمیتواند به یک محدوده خاص محدود شود چرا که درباره همه چیز و همه کس در این دنیا صدق میکند. هم در زمان حال و هم آینده. ثانیاً هدف توسعه تداوم توسعه است. این تعریف دارای دو مفهوم است:
الف مفهوم نیازها: شروطی برای برقرار کردن یک استاندارد قابل قبول زندگی برای عموم مردم.
ب مفهوم محدودیتها: محدودیتهای ظرفیتی محیط برای برطرف کردن نیازهای حال و آینده.
نیازها در مرحله اول شامل نیازهای اولیه مثل غذا، پوشاک، مسکن و شغل است و در مرحله دوم نشانگر آن است که هر فرد در هر نقطه دنیا باید مجال بالا بردن سطح زندگی خود داشته باشد.
محدودیتها شامل محدودیتهای طبیعی منابع محدود و همچنین روند رو به کاهش بازدهی ناشی از بهرهبرداری بیش از اندازه از منابع، آب و کم شدن تنوع زیستی برای آینده مشترک ماست. بهترین راه حل این است که نیازها به بهترین وجه برطرف شود، در حالیکه منابع کاهش نیابند. یعنی هر نوع توسعه ای باید در تمام زمینه های سیاسی، اجتماعی و محیطی به برطرف شدن نیازها کمک کرده و باعث افزایش محدودیتها نشود. (مأخذ www.susarch.com)
پیشینه و روند گسترش مفاهیم امروزین توسعه پایدار
با اوج گرفتن نگرانی از عواقب فعالیتهای انسانی برای کره زمین بر پایة قطعنامة مجمع عمومی سازمان ملل، در اواخر سال 1983 کمیسیونی جهانی با ریاست خانم برانتلند نخست وزیر وقت نروژ جهت بررسی جامع مسائل زیست محیطی و توسعة جهانی تشکیل شد. در پی پژوهشها و گفت و شنودهای وسیع بینالمللی، این کمیسیون گزارش نهایی خود را تحت عنوان «آینده مشترکمان» در نیمة سال 1987 منتشر کرد و از آن پس واژههای توسعة پایدار که بحث محوری این گزارش را تشکیل میداد، مقبولیت و رواج گستردهای یافت. توسعه پایدار را کمیسیون توسعه و محیط به شکل زیر تعریف نمود، که به عنوان یک تعریف جامع و یک چارچوب توافق شده جهانی مورد قبول قرار گرفته است:
توسعههایی در چارچوب پایداری قرار می گیرند که نیازهای کنونی را بدون آنکه مخاطرهای برای توانایی نسلهای آینده جهت تأمین نیازهایشان داشته باشند، تأمین کنند.
در کنفرانس «منشور زمین » سازمان ملل در سال 1992 موضوع توسعه پایدار در سراسر جهان وارد جریان اصلی شد و برنامههای پایداری در بسیاری از نقاط جهان متداول شد.
برگرفته از تعریف فوق، در اصل پنجاهم قانون اساسی ایران چنین آمده است: «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میگردد. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.» (مفیدی، مبانی مقدماتی توسعه و طراحی شهر پایدار)
در فارسی کلمات: جاویدان، ماندنی، ثابت، باثبات، مقاوم، مدام، دائم، بادوام، باقی، برقرار، قالب، استوار، استقامت، پایا، پاینده، پابرجا، و ماندگار به کار گرفته شده، که از همه متداولتر کلمه پایدار و یا پایداری است. این واژه یکی از واضحترین مفاهیمی است که به خوبی، آنچه را که در ذهن و اندیشه بسیاری از مردم فارسی زبان وجود دارد بیان میکند، و به همین علت این واژه به سرعت فراگیر شده و کاربرد عمومی پیدا کرده است. هر چند که منتقدانی نیز دارد، که اظهار میدارند که واژه «پایدار» یا «پایداری» مفهوم واقعی موضوع را نمیرساند، و مییابد به دنبال واژه دیگری باشیم. (دهخدا)
توسعه پایدار از بین طرحها و برنامه های مختلف، تحولات و رشد اجتماعی آنهایی را بر می گزیند که از نظر زیست محیطی و اجتماعی نسبت به سایر الگوها برتری داشته باشند. بنابراین مسئله این نیست که تنها به حفاظت از محیط زیست اهمیت داده شود، بلکه تلاش برای این است که محیط زیست حفظ گردد، در عین اینکه مانعی در برابر رشد و توسعه ایجاد نشود. یا بعبارت دیگر اجازه دهیم فرایندهای رشد روال خود را داشته باشند و در عین حال به دقت و با استفاده از روشهای تخصصی مراقب باشیم تا از تخریب سرمایه های زیست محیطی تا حد ممکن جلوگیری شود. (پاگ، سدریک، محرم نژاد، شهرهای پایدار در کشورهای در حال توسعه)
بنابراین به منظور دستیابی به توسعه پایدار راهبردها و اصول چهارگانه زیر باید رعایت شوند:
1) به کارگیری و پایدار ساختن مصرف منابع تجدیدپذیر
2) بهینه سازی و ممیزی استفاده از منابع تجدید ناپذیر و به حداقل رساندن مصرف منابع طبیعی به تناسبی که کمتر از آنچه رشد طبیعی آنها
3) حداقل تولید ضایعات و آلودگیها که قابل جذب در مقیاس و ظرفیت محیط محلی تا جهانی باشد
4) تأمین نیازهای پایهای انسان و اجتماع، و ایجاد محیطی سالم برای نسلهای آینده (مفیدی، مبانی مقدماتی توسعه و طراحی شهر پایدار)