سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید : مرتبه
تاریخ : چهارشنبه 86/7/25

روزگاری بافت های تاریخی، قلب تپنده یک شهر بوده و زندگی در آنها جریان داشته است، مردم فرادست و فرودست به راحتی در کنار یکدیگر به سر می برده اند و این همه با گرفتاری های اقتصادی و اجتماعی و هزاران مشکل ریز و درشت دیگر دست و پنجه نرم نمی کرده اند. اما امروز چهره شهر دگرگون شده، امکاناتی نامتناسب با نه تنها بافت های تاریخی که نوع فرهنگ و جامعه ایرانی به شهرها و روستاهای ما راه یافته و خود را به زندگی ما تحمیل کرده است. در این شرایط چگونه می توان به حفاظت از بافت های تاریخی پرداخت و روح زندگی را در پیکره بی جانشان دمید، برای یافتن پاسخ این پرسش با علیرضا قلی نژاد مدیر کل حفاظت از بافت های تاریخی به گفت وگو می نشینیم. وی با اشاره به این که باید دو موضوع را در مورد بافت های تاریخی به طور جداگانه دنبال کرد می گوید؛ قانون و فرهنگ، دو موضوعی هستند که باید در مورد بافت های تاریخی پی گرفته شوند.

چه قانونی درباره بافت های تاریخی و رسیدگی به وضعیت آنها وجود دارد و به تصویب رسیده است؟

در ابتدا باید اشاره کنم آنچه را که بافت تاریخی می نامیم در حقیقت ترکیب نامشخصی از شهر تاریخی و محدوده تاریخی است که به هر حال عدم تعریف مشخص این کلمه در برداشت حدود و اندازه آن نیز بی تاثیر نیست. به هرحال پایه و اساس قوانین در زمینه بافت های تاریخی به قانون برنامه سوم توسعه شهر برمی گردد و این که سازمان، محدوده های تاریخی را اعلام و ساز وکار مدیریتی جدید و مستقلی را برای این محدوده ها تعریف کند که از جمله مصادیق اجرای این قوانین می توان به شهرداران بافت تاریخی اشاره کرد.

ظاهراً این طرح هنوز اجرایی نشده، برای مثال یزد با وجود بیش از ۷۰۰ هکتار بافت تاریخی از وجود شهردار ویژه برای این مناطق بی بهره است؟

طرح و الگوی این کار وجود دارد اما هنوز فراگیر نشده و ما در پی اجرایی کردن آن هستیم به این معنی که پس از تعیین و ابلاغ محدوده توسط سازمان باید فرآیند انتخاب فرد اصلح برای تصدی جایگاه مدیریت ویژه محدوده بافت تاریخی نیز مشخص شود.

اگر هدف برگرداندن روح زندگی به بافت های تاریخی است، چطور می توان این بخش را از بدنه اصلی شهر جدا کرد؟

هدف جداکردن بافت های تاریخی از پیکره اصلی شهر نیست زیرا شهر یک واحد زیستی است و ما اجازه نداریم آن را به واحدهای متفاوت تجزیه کنیم اما این پیکر یگانه، دارای اندام های مختلف با حساسیت ها و کارکردهای گوناگون است که برای رعایت یک سیاست واحد با هر کدام به گونه یی جدای از دیگری باید رفتار کرد.

نکته دیگری که به اعتقاد شما در مورد بافت های تاریخی باید دنبال شود، فرهنگ سازی در این زمینه است. چطور می توان به ساکنان بافت ها قبولاند که باید از امکاناتی متناسب با این مناطق بهره ببرند؟

از فرهنگ سازی دو برداشت و دو مخاطب را مد نظر داریم یکی مدیران و دیگری مردم، مردمی که باز به دو بخش تقسیم می شوند؛ یکی آنان که عاملیت دارند و دیگر کسانی که تنها مصرف کننده هستند.

تعریف شما به عنوان مدیرکل حفاظت از بافت های تاریخی از فرهنگ چیست؟

فرهنگ در نگاه توسعه پایدار در کشوری نظیر ایران با قدمت تاریخی غیرقابل انکار، زیربنای توسعه در تمامی حوزه ها و از سرمایه های پایه یی یک جامعه است و این نگاه در حوزه میراث فرهنگی از جمله در بطن بافت های تاریخی که تبلور تمامی آثار تاریخی است نیز نفوذ کرده و ما باید بتوانیم امکان زیست جمعی را در بافت ها فراهم آوریم، چرا که وقتی راجع به تک بناها سخن می گوییم به زیست انفرادی پرداخته ایم و از اماکنی صحبت به میان می آوریم که با توانایی های شخصی افراد نیز بازسازی و قابل سکونت می شوند اما در مورد بافت های تاریخی، وضعیت به گونه دیگری است. ما در وهله اول باید به مردم بقبولانیم که زندگی در مناطق تاریخی جریان دارد و امکان پذیر است و تنها ابزار آن فرق می کند.

چگونه می توان شرایط رسیدن به این زندگی را فراهم آورد؟

بافت جدید شهری، عمر چندانی ندارد. ما ابزار زندگی مدرن را از جایی آورده ایم که چون با زندگی ما آشنا نبوده اند؛ امکانات شان نیز با زندگی ما هماهنگی نداشته است.

پس معتقدید که امکانات زندگی مدرن به شهرهای ما تحمیل شده است؟

ما یا باید تولیدکننده محصولات مورد نیاز خود باشیم یا به وارد کردن امکانات متناسب با این سرزمین بپردازیم، برای نمونه وقتی از لوله کشی گاز در بافت های تاریخی صحبت می کنیم باید بدانیم که ما این استاندارد را از کشورهایی گرفته ایم که مشکلات ما را ندارند. واقعاً چگونه می توان ابزارهای کشوری که میراث معماری آن بر پایه استفاده از مصالح و تکنولوژی سنگ و فولاد و بتون بنا نهاده شده است را در کشوری گنجاند که از خشت و آجر است؟

حالا چه باید کرد؟ به بهانه ناهمگون بودن استاندارد ها، نه می توان جلوی توسعه شهری را گرفت هرچند نامتوازن و نه به حفاظت از بافت های تاریخی پرداخت؟

ما باید به اصلاح استانداردها می پرداختیم به جای آنکه بخواهیم، آجری به اندازه بتون بسازیم، اما باید بدانیم که زندگی شهری، هیچ گاه حکومتی و فرمایشی نبوده است و قطعاً یک سری مبادی ذهنی برای خلق آثار و بافت های تاریخی داشته اند که اگر مردم امروز را به آن سطح برسانیم، نه تنها از این بافت ها حفاظت می کنند که حتی اگر قرار است نوسازی و بازسازی هم انجام شود، متناسب با همان مبادی و مفاهیم ذهنی عمل می کنند.

چگونه می توان مردم را به این درجه از آگاهی رساند که میراث دار ارزش هایی هستند که باید پاس داشته شوند؟

سازمان، همواره با این چالش رو به رو بوده است، موقعیت سازمان به طور قانونی در کشور، یک موقعیت فرابخشی و عرفاً، موقعیتی میان بخشی است، در حالی که در کشورهایی که در ارتباط با مقوله مرمت شهری صاحب تجربه هستند، میراث فرهنگی از حاکمیت مطلق برخوردار است، چرا که با پدیده هایی سروکار دارد که تجدیدناپذیرند اما در کشور ما به هر دلیل اینگونه نیست .

آیا میراث برای اینکه اعتبار چندانی ندارد می تواند از زیر بار وظایف و تکالیف خود شانه خالی کند؟

نه، ما در گام نخست باید به ارزیابی وضعیت بافت های تاریخی بپردازیم. روزگاری این مراکز، بهترین مکان برای زندگی بوده اند، فقیر و غنی در کنار یکدیگر زندگی می کرده و اقتصاد رونق داشته است اما امروز، شهر بی رویه، توسعه یافته و اقتصاد، امنیت و... بافت ها را به خطر انداخته است. حتی امتیازی که ما به ساکنان بافت های تاریخی می دهیم، منحصر به فرد نیست، برای مثال در بسیاری نقاط به مردم اجازه نمی دهند خارج از طرح های مصوب شان عمل کنند اما به ساکنان بافت تاریخی این امکان را می دهند، چرا که توجه به رونق زندگی کسانی که در این مناطق زندگی می کنند مهم است، هرچند اقتصاد، بدون فرهنگ صورت نمی گیرد و اقتصادی بازاری و دلال گونه است.

اما اقتصاد و فرهنگ، لازم و ملزوم یکدیگرند.

با این حال صرف نگاه اقتصادی مشکل بافت ها را حل نمی کند. اقتصادی که زیربنای آن فرهنگ است باید به درون بافت ها راه یابد و منظور من از فرهنگ، صرفاً نقاشی، سینما و تئاتر نیست بلکه فرهنگ واقعی جامعه به معنای کلان آن است.

برای رسیدن به این فرهنگ واقعی چه باید کرد؟

سیاست های کوتاه مدت و بلندمدتی را برای رسیدن به این منظور در نظر گرفته ایم. در سیاست های کوتاه مدت می کوشیم تا سهم بافت های تاریخی را در بودجه ملی مشخص کنیم و به تعامل با دستگاه هایی بپردازیم که اعتبار دارند. برای نمونه بخشی از اعتبارات شهرداری ها، باید صرف رسیدگی به امور شهر شود که بافت های تاریخی هم جزئی از بدنه شهر هستند.

چگونه شهرداری ها را متوجه تفاوت بافت های تاریخی از فرسوده خواهید کرد؟

در هیچ کجای دنیا،به جایی که بافت تاریخی هست، بافت فرسوده اطلاق نمی شود بافت و این دو در چگونگی شکل گیری، دلایل، شیوه و فرآیند پیدایش در طول زمان، تفاوت های بنیادین با یکدیگر دارند برای مثال بافت های فرسوده در زمانی کوتاه و با نازل ترین کیفیت ساخته می شوند و از تکنولوژی ساخت و شخصیت اجتماعی بی بهره اند اما باید ریشه مشکلات خود را درجایی دیگر جست وجو کنیم، ما پدربزرگ های خود را محکوم به مرگ کردیم، چون نمی توانند هم پای ما بدوند.

چگونه می توان راهی میانه را برگزید که نه پدربزرگ ها محکوم به مرگ شوند و نه جوان ها ناچار به آرام و بی شتاب حرکت کردن؟

ما باید مساله را به درستی بشناسیم، باید بدانیم به چه نیاز داریم. اگر باور داریم که بافت های تاریخی، سرمایه های این مملکت هستند و در توسعه پایدار ما نقش دارند باید یارانه اش را هم از محل ارزش افزوده این سرمایه گذاری بپردازیم، سرمایه گذاری در تمامی عرصه های علمی، فرهنگی و البته گردشگری.

مشکل اقتصادی بافت ها و ساکنانش را چگونه می توان برطرف کرد؟

مشهد نمونه خوبی در این زمینه است. بسیاری از خانواده هایی که اطراف حرم زندگی می کنند، مشکل اقتصادی ندارند و زندگی خود را با گردشگران تنظیم کرده اند. پس ما این الگو را در کشور خود داریم و اگر نتوانسته ایم بافت را به این درجه و موقعیت برسانیم، ضعیف عمل کرده ایم و نتوانسته ایم متناسب با موضوع مدیریت کنیم. برای مثال صاحبان آثار و بناهای تاریخی از برخی مواهب شهر سازی معاصر محروم می شوند که در اختیار باقی قسمت هاست البته این حقوق را طرح های توسعه شهری برای بخش های نوساز به ارمغان آورده است اما در ازای این حقوق هیچ حقی برای ساکنان بافت های تاریخی تعریف نشده است حتی برای جبران هزینه نگهداری و مرمت بنا های نفیس نیز فکری نشده است

برای حفظ این بافت ها و عملی شدن این برنامه ها چه ضامن اجرایی وجود دارد؟

ما بر اساس شناسایی هایمان تاکنون حدود ۴۰۰ شهر و هزار روستای تاریخی داریم که اگر اعتبارات شهرداری ها، سازمان عمران و بهسازی، میراث فرهنگی و دهیاری ها را جمع کنیم و مبلغی از این اعتبارات را به بافت ها اختصاص دهیم و به یک مدیریت واحد دست یابیم، می توانیم از تخریب بیشتر بافت های تاریخی شهری و روستایی جلوگیری کنیم اما رسیدن به این مرحله به یک عزم ملی نیاز دارد و ما باید بودجه های خود را صرف زیرساخت های اجتماعی - اقتصادی کنیم و میوه این سرمایه گذاری ها را در حوزه کالبدی بچینیم. همچنین باید ابتدا به آسیب شناسی موضوع بپردازیم و سپس به دنبال چاره کار باشیم.

 

روزنامه اعتماد




ارسال توسط 3شهرساز
آرشیو مطالب
امکانات جانبی

بازدید امروز: 472
بازدید دیروز: 139
کل بازدیدها: 550109

دانلود فیلم

سایت ساز رایگان

بهراد آنلاین

کلیپ موبایل

دانلود فیلم

نرم افزار موبایل

قائم پرس