مفهوم برنامهریزی
در صورتی که بخواهیم تعریفی کلی از برنامهریزی داشته باشیم, میبایستی برنامهریزی را عبارت از کوششی در جهت انتخاب بهترین برنامهها در جهت رسیدن به هدفهای مشخص بدانیم که ممکن است این کوششها و برنامهها, تا مرحلهی نهایی هدف نیز پیش نرود, بلکه گامهایی در جهت رسیدن به آن باشد.
برنامهریزی به معنای اندیشیدن و تنظیم پیشاپیش امور, قبل از بروز وقایع و رویدادهاست تا در اموری همچون بهداشت, سلامت, رفاه, آسایش و خوشبختی افراد جامعه, نتایج مطلوبی بدست آید. بدیهی است, با برنامهریزی دقیق میتوانیم اشتباهات گذشته را جبران کنیم و نسبت به آینده هوشیارتر عمل کنیم.
به گفته چادویک "برنامهریزی یک سیستم کلی ذهنی است. با ایجاد یک سیستم ذهنی مستقل اما منطبق بر سیستم دنیای واقعی, ابتدا پدیده تحول را شناخته, سپس آن را پیشبینی کرده و بالاخره آن را ارزیابی میکنیم, هدف بهینه کردن سیستم دنیای واقعی از طریق بهینه نمودن سیستم ذهنی میباشد."
همچنین برنامهریزی را میتوان به صورت دیگری تعریف کرد و آن عبارت است از: کوششهای اندیشمندانهی آدمی برای یافتن راههایی که به اتخاذ بهترین تصمیمات برای تامین رفاه و ایجاد ترقی او منجر میشود. با این تعریف سه سوال مطرح میگردد:
منظور از اندیشمندانه چیست؟
راههای اتخاذ بهترین تصمیمات کدام است؟
مراد از تامین رفاه و ایجاد ترقی چیست؟
برای پاسخگویی به سوالت فوق, از برنامهریزی تعریف دیگری نیز میتوان کرد. بنابراین تعریف که از اجزای متشکل آن منتج میگردد, برنامهریزی یعنی:
بررسی, برآورد و تخمین نیازها
بررسی, برآورد و تخمین امکانات
بررسی, برآورد و تخمین بهترین راه استفاده از امکانات برای برآوردن نیازها
طبیعی است که در هر مرحله, این تخمینها بایستی واجد دقت, عدد و رقم باشد. در این تعریف از برنامهریزی, مسلم است که نخستین قدم جمعآوری آمار و اطلاعات است که البته بایستی با شیوهای نظام یافته صورت پذیرفته باشد و بر اساس گرایشهای گذشته, حال و آینده استوار باشد. دومین قدم, تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده است که آن هم بایستی با شیوهای علمی و منظم صورت گیرد و در حقیقت از یک نوع غربال علمی بگذرد. سومین قدم, ارزشیابی یا به اصطلاح سبک و سنگین کردن آنها است که نکات مثبت و منفی در جهت رسیدن به هدفها مشخص میگردد. گام چهارم, در جهت تعیین اولویتها است. یعنی برنامهریز بایستی, از عوامل مختلف که در متغیرهای مختلف برای رسیدن به هدفهای برنامه وضع شده, به انتخاب بهترینها بپردازد. برنامهریز بایستی مشخص کند که از نظر زمان و امکانات در جهت برآوردن نیازها و رسیدن به هدفها به بهترین صورت پرداختن به کدام عامل مقدم و مرجح است. مرحله آخر نیز, اجرای برنامه است که با توجه به زمانبندی و برآورد امکانات و وسائل, اجرای برنامه صورت میگیرد.
انواع برنامهریزی
برنامهریزی از دیدگاه مسائل اجتماعی و اقتصادی, به منظور ارتقاء سطوح مختلف زندگی جامعه, میتوان به چند نوع تقسیم نمود:
الف- برنامهریزی کلی (کلان) :
این برنامهریزی, بیشتر به منظور رسیدن به هدفهای کلی و عمومی اقتصادی و اجتماعی انجام میگیرد. مثلاً, برنامهریزی در زمینهی ارتقاء رشد اقتصادی یا صادرات و مبادلات بازرگانی یک کشور را, میتوان یک برنامهریزی کلی دانست.
ب- برنامهریزی بخشی :
این نوع برنامهریزی, بیشتر در بخشهای مختلف تولیدی و اجتماعی صورت میگیرد. مانند: برنامهریزی در بهداشت, ساختمان, کشاورزی, مخابرات و مانند آن.
ج- برنامهریزی در سطح طرح (خرد) :
این برنامهریزی در طرحها و پروژههای داخل بخش صورت میگیرد. مانند: برنامهریزی توسعهی کلینیک در داخل بخش بهداشت, برنامهریزی توسعهی مدارس ابتدایی در بخش آموزشی, یا ارتقاء سطح تولید گندم در بخش کشاورزی.
تقسیمبندیهای دیگری نیز برنامهریزی شده است که از اهم آنها میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
الف- برنامهریزی ملی :
در برنامهریزی ملی, برنامهها و سیاستهای توسعهی اقتصادی و اجتماعی یک کشور و نحوهی اجرای آن مشخص میگردد. برنامهریزی ملی یا کشوری, هر چند سال یکبار (معمولاً هر 5 سال) برای کل کشور انجام گرفته و شامل کلیهی سطوح برنامهریزی کلی, برنامهریزی بخشی و برنامهریزی طرحها میگردد.
ب- برنامهریزی منطقهای :
در برنامهریزی منطقهای, سیاستهای توسعهی اقتصادی و اجتماعی یک منطقه (جزئی از کشور), یا چند منطقه و یا کل کشور در قالب چند منطقه, انجام میگیرد.
ج- برنامهریزی شهری :
در این نوع برنامهریزی با توجه به اقتصاد و عملکرد عوامل شهر, نحوهی استفاده از اراضی شهر, محلهبندی مسکن, ترافیک, فضای سبز و غیره, در رابطه با جمعیت و فونکسیون شهر مورد بررسی قرار میگیرند.
د- برنامهریزی روستایی :
در این برنامهریزی به مسائل و مشکلات روستاها پرداخته شده و مسائلی از قبیل تولید و عرضهی محصولات کشاورزی و دسترسی روستاها به سرویسهای اجتماعی (کلینیک, مسجد, مدرسه, حمام و مسکن) مورد بررسی قرار میگیرند.
انواع برنامهریزی از نظر مدت اجرا
از مهمترین انواع برنامهریزی, یکی برنامهریزی مفید و دیگری برنامهریزی انعطافپذیر است. در آغاز رواج برنامهریزی, که عمر آن را به شکل کنونی نباید بیش از 70 سال دانست, تصور میشد که میتوان برنامهای معین را برای مدتی معلوم طرح کرد و تا پایان دورهی برنامه, به تمام نکات آن مقید بود. اما تجارب متعدد نشان داد که چه در عرصهی برنامهریزیهای اقتصادی و اجتماعی و چه در برنامهریزیهای کالبدی, به حکم پویایی روابط حاکم بر جوامع, مقید بودن به برنامهای ثابت مشکلاتی را به همراه خواهد داشت که شاید از بیبرنامگی نیز بدتر باشد. لذا, با توجه به این نکات, برنامهریزی را میتوان از نظر مدت اجرا, به خاطر بررسی اقدامات انجام شده و جبران اشتباهات یا نواقص, به چند دورهی مشخص تقسیم نمود:
برنامهریزی بلندمدت:
که دورهی اجرای آن بین 10 تا 20 سال است و گاهی به 25 سال نیز میرسد و علت نیاز به آن, معمولاً ایجاد یک چهارچوب کلی و آینده نگرانه در زمینهی مورد توجه برنامه است که بر اساس این چهارچوب بتوان نیازها و امکانات آینده را مشاهده کرد و تقسیمات, همآهنگی و توازن آنها را بر پایهای گذارد که هدفهای بلندمدت ایجاب میکند.
برنامهریزی میانمدت:
که معمولاً مدت اجرای برنامهی آن بین 3 تا 7 سال میباشد و گاه میتواند به ده سال نیز برسد و آن اجرای برنامههایی است که در قالب همان برنامهریزی بلندمدت و با هدفهای کلی آن, به مرحلهی اجرا درمیآید. در برنامهی میان مدت, رئوس برنامه مشروحتر از برنامههای بلندمدت است و اگر در برنامههای بلندمدت, هدفهای کلی مورد بحث قرار میگیرد, در برنامههای میان مدت به ترتیبی است که ببینیم راههای رسیدن به این هدفها کدام است.
برنامهریزی کوتاهمدت:
که معمولاً مدت اجرای آنها بین 1 الی 2 سال است. معمولاً هر اندازه مدت اجرای برنامه کوتاهتر باشد, اجرای آن برنامهها در رابطه با واقعیات, قابلیت اجرایی بیشتر و بهتری دارند. از جهت دیگر, هر یک از برنامههای کوتاه, میان و بلندمدت در قالب یکدیگر انجام میگیرند.
در یک برنامهی دورنگرانه, هدف ارتقاء سطح زندگی مردم و تامین نیازهای جمعیت یک کشور در بلندمدت است. در قالب این برنامهها, میتوان در برنامههای 5 تا 7 ساله (میان مدت) به برنامهریزی منطقهای و اجرای برنامههای عمرانی در سطح مناطق مختلف کشور و در رابطه با امکانات آن منطقه پرداخت؛ یا برنامهها را در هر یک از سطوح بر اساس هدفهای خاصی (مانند ارتقاء سطح آموزش, بهداشت و مانند آن) گذارد؛ و در قالب آنها در طی اجرای برنامههای 1 الی 2 ساله (کوتاهمدت), به اجرای جزئیات و مراحل کوتاهتری پرداخت. به عنوان مثال, در قابل برنامهی میانمدت, به توسعهی بهداشت و درمان؛ در طی یک برنامهی کوتاهمدت, به ایجاد بیمارستانها یا مراکز درمانی اقدام نمود و یا در سطح منطقه یا شهر, با برنامههای اجرایی میانمدت, فرضاً به توسعهی فضاهای سبز یا ایجاد مراکز آموزشی همت گمارد.
بر طبق نظر برنامهریزان, میتوان برنامهریزی را به اقسام زیر طبقهبندی کرد: برنامهریزی محلی (شهری), برنامهریزی روستایی, برنامهریزی ناحیهای, برنامهریزی ملی و برنامهریزی بینالمللی.
برنامهریزی محلی (شهری):
این نوع برنامهریزی از شرایط اقتصادی لازم جهت توسعه شهر تاثیر فراوانی میپذیرد. برای آن که تصویری کلی از این نوع برنامهریزی ارائه کنیم میتوانیم بگوییم که ابتدا طرح توسعه شهر آماده میشود؛ جمعیت در سطح شهر با حفظ کمترین تراکم ممکن به طور یکنواخت پراکنده میگردد؛ مناطق مختلف شهر شکل میگیرد و مقررات مربوط به معابر و آمد و شد, وضع میشود.
برنامهریزی روستایی:
نواحی روستایی باید بر اساس روشی منظم و مطابق خطوط از پیش تعیین شده, توسعه یابد. از این رو, در نواحی روستایی نیز باید روشهای حساب شدهی علمی برنامهریزی بکار گرفته شود.
شهر باید با روستاهای اطراف از طریق امکانات حمل و نقل مناسب, ارتباط یابد و صنایع روستایی نظیر مرغداری, مراکز تولید محصولات لبنی, صنایع بافندگی که در پیوند با محصولات کشاورزی است, مورد توجه قرار گیرد.
برنامهریزی ناحیهای:
برنامهریزی ناحیهای به معنای برنامهریزی برای واحدهای جغرافیایی بزرگتر از یک شهر است که اصطلاحاً به آن ناحیه میگویند.
برنامهریزی ناحیهای کم و بیش بر اساس اصول برنامهریزی نواحی شهری صورت میگیرد. ناحیه قلمروی را دربر میگیرد که به آسانی در دسترس بوده و بین 15 تا 50 کیلومتر را دربر میگیرد و دارای تعدادی روستا و دهستان باشد.
برنامهریزی ناحیهای با روشی مناسب به توسعه موزون ناحیه کمک میکند. این نوع برنامهریزی با برنامهریزی بزرگراههای ناحیهای, حمل و نقل ناحیهای, منابع آب ناحیهای, سیستم دفع فاضلاب و غیره مرتبط است. برنامهریزی ناحیهای توسعه شهرها و روستاهای موجود در ناحیه را نیز مورد توجه قرار میدهد و به منظور اسکان مجدد افرادی که از یک مادرشهر انتقال داده شدهاند؛ مکانهایی را مشخص میکند تا شهرهای جدید را احداث کند.
برنامهریزی ملی:
برنامهریزی در سطح ملی نیز انجام میشود. این نوع برنامهریزی به منابع و تواناییها در زمینههای مختلف ملی, در کل کشور توجه دارد.
برنامهریزی ملی امکان میدهد تا منابع ملی به بهترین شیوهی ممکن برای توسعه کشور مورد استفاده قرار گیرد. کارهای مهمی نظیر ایجاد راهآهن, شبکههای آبیاری, ایجاد صنایع سنگین و برق هیدروالکتریک در حیطه برنامهریزی ملی قرار میگیرد.
http://www.urbanism85.com :منبع